برای میلیون ها نفر در سرتاسر جهان ، سریال های کتاب و فیلم هری پاتر نزدیکترین چیزی بود که تاکنون برای تجربه جادوی واقعی وجود داشته اند. سفر جادوگر جوان ، از یتیم استوایی که زیر پله ها در خانه عمه بی رحمانه خود زندگی می کرد به قهرمان پیشگویی که تاریک ترین شرور جهان را شکست ، هیچ چیز حماسی نبود. آخرین قصه داستان به همان اندازه پیچیده و در بعضی مواقع تلخ بود که لازم بود ، تا هفت فصل از داستانهای داستان جادوگر را ببندد.

 

بنابراین ، برای اطمینان از اینکه همه چیز مهم آن را در انتها گرفتار شده است ، اجازه دهید کمی از لوموس ها را به هر آنچه در نتیجه حماسه هری پاتر اتفاق افتاده است ، بپردازیم.

 

طرف واقعی اسنیپ

 

در ضربات اولیه هری پاتر و مرگ های مقدس - قسمت 2 ، گیران بر فراز قلعه هاگوارتز گشودند ، و پروفسور اسنیپ - که هرگز دقیقاً مورد خوشحالی نبوده است - از بالا مشاهده می کند که چقدر ویرانی حضور پروردگار تاریک باعث ویرانی شده است. مدرسه اش دانشجویان بدون سکوت در سکوت راهپیمایی کردند. کارمندان جدید اداری وی ، خواهران و برادران کروو ، خود دانش آموزان را ویران کردند و مدتها پیش نگذشته بود که روزهای زودگذر بود که بدترین چیزی که ممکن است برای یک جادوگر جوان اتفاق بیفتد ، هزینه های خانه های وی را از نکات ارزشمندی درآورد.

 

اسنیپ مدت زمان طولانی - یک عمر ، با اندازه گیری وجود هری را گذراند - برای دامبلدور زیر آب رفت ، اما وفاداری واقعی او تا لحظه های پایانی او هرگز کاملاً مشخص نبود. بعد از بازگشت هری ، توسط استاد مک گوناگال از مدرسه اخراج شد ، وی توسط مار مطمئن Noldiri مارک ولدمورت کشته شد ، بنابراین پروردگار تاریک می تواند مالکیت واقعی از سالخوردگان را بدست آورد (بیشتر در مورد این بعدا). هری با شنیدن این حمله ، سعی کرد بعد از اینکه ولدمورت از او دور شد ، به او کمک کند و به او کمک کند ، اما خیلی دیر شده بود. در عوض ، اسنپ ثانیه ثانيه ای به دست آورد تا اشك پر از خاطره شود ، تا او بتواند پشت پرده روده ای خود را از عشق بی رویه مادر هالی لیلی به او نشان دهد.

 

مهمتر از همه ، او به او نشان داد كه چگونه همیشه با بیعت با بیعت پروردگار تاریک ، به دنبال "پسر" است. تنها دلیلی که وی دامبلدور را به قتل رساند این بود که مدیر ارشد قبلاً از پوشیدن انگشتر گنت مروولو (با سنگ قیامت) درگذشت ، و او نمی خواست که دراکو به خواست ولدمورت مجبور شود این کار را انجام دهد. و تحقیر آشکار وی برای هری در هاگوارتز به دلیل شباهت او به پدر شبه قلدر جیمز بود ، اما با وجود بی احترامی او برای آن خصوصیات شخصیتی ، او واقعاً در تمام مدت سعی در محافظت از هری داشت ، بنابراین می توانست سرنوشت خود را برای شکست پروردگار تاریک

 

هری درگذشت - بله ، واقعاً

 

همانطور که سالها پیش بینی شده بود ، هری پاتر همیشه در جنگ بزرگ خود با ولدمورت قصد داشت درگذشت. به همین دلیل است که دامبلدور در تربیت و تحصیلات خود چنین نقش مهمی ایفا کرد و به همین دلیل او همیشه در دنیای جادوگران ویژه بود. پروفسور ترالاوی در ابتدای زندگی جادویی خود آینده تاریک پیش روی پسر جادوگر را پیش بینی کرد ، اما هری خود ارتباط عمیق و بدنی او با شما می دانید که تا زمانی که اسنیپ خاطرات خود را با هری به اشتراک نگذاشت ، کاملاً درک نکرد. فال نهایی ساخته شده توسط ولدمورت.

 

پس از آنکه جام حذفی هلگا هافلف و دیادامه روونا راونکلاو را از بین برد (دو مورد از آخرین فاجعه باقی مانده) و هرمیون و ران را به قتل مار رساند ، هری به آنچه که می دانست یک مأموریت انتحاری است ، واگذار کرد تا ولدمورت را اجازه دهد. او را با یک طلسم آوادا کداورا در جنگل اعتصاب کنید.

 

او دقیقاً نمی داند که پس از آن چه خواهد شد ، اما او به اندازه کافی به مرحوم رئیس اعتماد کرد که حتی اگر لازم باشد ، به سرباز مرگش نیز بپیوندد ، علی رغم آنچه برادر مشکوک خود آلبوس در مورد آن می گفت. اما این پایان نمی تواند برای پسری که پس از همه زندگی کرد ، باشد زیرا .

 

او به سنگ معاد احتیاج نداشت

 

هری پس از گذشت آرامش در آن شب ، در خواب سفید و شیری از ایستگاه صلیب کینگ ، که در آن او بارها و بارها بر روی سکوی 9¾ قرار گرفته بود ، بیدار شد. دمبلدور با خبرهایی در انتظار او بود كه با موفقیت بخشی از ولدمورت را كه در روند مرگ در درون او باقی مانده كشته است ، و اینكه او تصمیم داشت كه سوار قطار شود و به قلمرو زندگی برگردد یا فقط به حرکت خود ادامه دهد . به کجا ، او نگفت.

 

هری با دانستن اینکه نبردش به پایان نرسیده است ، تصمیم قبلی را گرفت. وی نسخه پوسته پوسته و ولدمورت را که این مدت طولانی مغز او را آلوده کرده بود ، پشت سر گذاشت و از مرگ ادراک شده خود برای به دست آوردن مزیت استفاده کرد ، زیرا هاگرید او را به مدرسه برگرداند ، با یک ولدمورت ناآگاه ناخوشایند در مورد فتح خود برای به دست آوردن افراد جدید از. استخر دانشجویی ویران شده است.

 

سالخوردگان سالخوردگان او بودند

 

مهم نیست که چند فاجعه هری و دوستانش با موفقیت از بین بردند ، ولدمورت هنوز یک جادوگر قدرتمندتر از او بود ، بنابراین وقتی هری برای انتخاب یک نبرد نهایی با Lord Lord Dark از میان مردگان برخاست ، او به راحتی توسط ولدمورت غلبه کرد. اما ولدمورت حتی پس از آنکه مالکیت اسنپ را به دست گرفت ، نتوانست بار دوم با گرز او را بکشد. چرا؟ خوب ، معلوم شد که Snape waکسی نیست که در وهله اول کنترل پیرمرد را به دست آورد ، بنابراین به محض اعدام اسکینپ توسط ناگینی به ولدمورت منتقل نشد.

 

مطمئناً اسنیپ دامبلدور را به قتل رسانده بود و گرگ را در Half-Blood Prince به دست آورده بود ، اما این دراکو بود که در ابتدا دمبلهدور را خلع سلاح کرد ، و بدین ترتیب بیعت بزرگان را گرفت. سپس ، وقتی هری او را در دوئل بعدی خلع سلاح کرد ، این هری بود که ادعای کارایی بزرگان وند را مطرح کرد. بنابراین ، در حالی که سالخوردگان با موفقیت موفق به ضرب و شتم استاد خود در جنگل شدند ، وقتی هری کاملاً خود را تسلیم کرد ، اما هنوز در این نبرد از عصا خلع سلاح نشده بود. بنابراین ، به جای ولدمورت ، به هری وفادار ماند. وقتی ولدمورت سعی کرد بار دیگر بر او لعنت کند ، این بار بر خلاف خواسته صاحبش ، این کار بی فایده بود. این است که چگونه مبارزه به اندازه کافی طولانی کشیده شد برای .

 

سلاح کلیدی خود را ارائه داد

 

شمشیر گریفیندور ابزاری ابزاری برای از بین بردن فاجعه در سرتاسر هری پاتر بود. دامبلدور از آن برای از بین بردن حلقه خانواده گانت استفاده کرد. هری پس از آنکه خود را به او هدیه داد ، آن را از دریاچه یخ زده بازیابی کرد و رون از آن برای از بین بردن قفسه ای که باعث رنجش ذهنی دوستانش شده بود ، استفاده کرد. علیرغم دانستن قدرتهایش ، هری در ازای کمک به شمشیربازی Griphook ، شمشیر را به Griphook ارائه داد و به آنها کمک کرد تا وارد طاقهای Bellatrix Lestrange در Gringotts شوند و او در پایان معاملاتش خوب عمل کرد.

 

گریپوک به زودی به شرارت برگردد و هری و دوستانش را با تعقیب رها کرد و با رها کردن آنها در غارهای طاق بدون هیچ قولی برای بیرون آمدن آنها. هرمیون ، همیشه با یک ایده هوشمندانه از آستین لباس خود ، باعث شد تا این سه نفر اژدها را که به زندان متصل است از خارج از بانک سوار کنند ، با این که گریپوک در درگیری آتشین که در پی داشت ، درگذشت. شمشیر سپس از چنگال خود ناپدید شد ، تا خود را به یک جفت دست با ارزش تر نشان دهد.

 

بعداً ، هنگامی که هرمیون و رون در هاگوارتز بازگشتند و سعی داشتند ناگینی را از ولدمورت دور کنند ، تا یکی از آخرین فاجعه باقی مانده را نابود کند ، شمشیر با استفاده از کلاه مرتب سازی ، خود را به نویل لانگبوتوم معرفی کرد ، بنابراین او توانست مار را تکه تکه کند. قبل از اینکه نبرد نهایی خود را با هری انجام داد ، به سر و رولدورت یکی از آخرین ضربه های مهم را بدهید. شمشیر برخلاف سلاح های دیگر خود ، هیچ اربابی را نمی شناخت و فقط کسی را که در آن زمان شایسته تر بود انتخاب می کرد. و کمتر کسی از نویل شایسته تر بود.

 

آخرالزمان The Deathly Hallows گرد هم می آیند

 

یک تخم مرغ جالب عید پاک وجود داشت که در اولین فیلم هری از آخرین فیلم موجود بود. در حالی که او در مزار قبر ساحلی دبی عزادار شده بود ، به یک قطعه مثلثی از آینه ای که جن از آن دست داده بود نگاه کرد - به لطف طبیعت مدور عینک های وی ، این نماد مقدسات مرگ را در انعکاس ایجاد کرد. این چشم انداز این بود كه چگونه سرانجام هر سه عنصر او را با آنچه می خواست انجام دهد.

 

The Deathly Hallows - همانطور که قسمت 1 در قالب انیمیشن توضیح داد - شامل سالخوردگان ، طناب نامرئی و سنگ رستاخیز بود. هنگامی که ترکیب شدند ، این سه قدرت به یک جادوگر غیرقابل توصیف ، توانایی ناپدید شدن از دیدگاه مرگ ، و ابزاری برای بازگرداندن روحهای گمشده داده شدند. ولدمورت دست های خود را روی یكی از - ردیف سالمندان - گرفت ، در حالی كه هری در اولین روزهای خود در هاگوارتز به طور اتفاقی به این لباس پرداخته بود ، و از قدرت آن آگاه نبود. سرانجام او بعد از بوسیدن خداحافظی Snitch با قصد قربانی کردن خودش ، او را نیز بهبود بخشید.

 

هرچند برخلاف ولدمورت ، هری قصد نداشت پس از به دست آوردن هر سه ، از این موارد برای سلطه جهانی استفاده کند. درعوض ، او اولیای گرگ را به نصف چسباند ، سنگ رستاخیز را در جنگل ممنوع رها كرد تا توسط یك سانتاسور در یك خاك آلوده شود و او لباس خود را برای خودش نگه داشت زیرا ، خوب ، این همیشه سرگرم کننده بود. به علاوه ، این چیزی بود که متعلق به پدر مرحوم او بود. او بعداً ی را به فرزند خود ، جیمز سیریوس پاتر منتقل می کرد - برادر کوچکتر جیمز ، آلبوس سِروئوس ، بعداً آن را در رویدادهای The Childed Cursed بلند می کرد.

 

صحبت از آن .

 

نسل بعدی

 

در epilogue 19 سال پیش به Deathly Hallows ، ما با سه گانه کودکان هری پاتر با جینی ویلی آشنا شدیم - با توجه ویژه ای که به آلبوس سروور پاتر ، فرزند دوم او داشت ، به عنوان آماده شدن برای سوار شدن در اکسپرس هاگوارتز برای شروع خود در مدرسه. . پسر با احتمال اینکه او را به خانه اسلیترین رده بندی کنند جنگ می داد ، اما هری با مهربانی به او گفت که در هر کجا به پایان برسد موفق می شود و اگر این به معنای خیلی زیاد برای او باشد می توانست گریفیندور را انتخاب کند.

 

ما زمان انتشار را نمی دانستیم ، اما این مقدمه ای بود برای نسل جدیدی از سفرهای جادوگر ، که از روی صحنه می رود ، در هری پاتر و کودک لعنتی رولینگ. اما این یکی دیگر از پایان داستان در کل است.

 

این همه در ذهن او بود؟

 

یک تئوری محبوب طرفداران وجود دارد که هر اتفاقی که برای هری پاتر در خارج از Privet Drive افتاد ، ماشینکاری ذهنی از ذهن جوان و سوءاستفاده او بود ، و Deathly Hallows برای رفع این نظریه اقدامات کمی انجام نداد. در واقع ، در حالی که در نسخه آسمانی ایستگاه کینگ کراس ، هارری از دمبلدور سؤال کرد که آیا این همه در ذهن اوست یا رئیس او (عنوانی متناسب با توجه به این موضوع خاص) به او گفت که چنین است ، اما این واقعیت را کمتر نکرد.

 

بنابراین ، آیا تمام داستان های داستان تخیلی هری پاتر ، ناشی از تصور پسری ناامید است که زیر پله ها زندگی می کرد و چه کسی آرزوی چیز دیگری را داشت؟ احتمالاً چنین است.

 


عقیق یمنی ولدمورت ,پاتر ,بنابراین ,جادوگر ,اینکه ,سالخوردگان ,پروردگار تاریک ,deathly hallows ,باقی مانده ,اندازه کافی ,ابزاری برای منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کانال دهم تجربی انسانی ریاضی کانال کنکور ۹۹ پی اس ان ساپورت | ریکاوری و دی اکتیو اکانت PSN سئو تهران Javaheri.law تخفیف ویژه اکتیودنتال مرکز فروش و خدمات پس از فروش تجهیزات دندانپزشکی دانلود کتاب